"تقوا" در لغت به معنای انجام کاری برای در امان ماندن از خطری است.
"تقوا" در قرآن عامل سعادت و رستگاری انسان معرفی شده و رعایت آن، مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. تقوا در بینش قرآنی آن است که آدمی از خطری که از فعل اختیاری خود او نشأت میگیرد و متوجه سعادت ابدی اوست، بترسد و کاری کند که از آسیب آن در امان ماند; بنابراین در تقوا ویژگیهایی ملحوظ است: 1. خطر پرهیز شده که از ناحیه فعل اختیاری خود شخص است; 2. آن خطر متوجه سعادت ابدی انسان است; 3. شخص در حقیقت از خداوند میترسد و در برابر او تقوا میورزد.(ر. ک: اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح یزدی، ج 1، ص 53 و 54، انتشارات پارسایان، قم.)
قرآنکریم، در آیات مختلف برخی از صفات متقین را چنین معرفی میکند:
1. آنها در همه حال انفاق میکنند; چه موقعی که در راحتی و وسعتند و چه زمانی که در پریشانی و محرومیتند: "الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّآءِ وَالضَّرَّآءِ; (آلعمران، 134) همانها که در وسعت و پریشان انفاق میکنند".
2. بر خشم خود مسلطند; "وَالْکَـَظِمِینَ الْغَیْظَ; (آلعمران، 134) و خشم خود را فرو میبرند".
3. از خطای مردم گذشت مینمایند; "و العافین عن الناس; (آلعمران، 134) و از خطای مردم میگذرند."
4. نیکوکارند; "وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ; (آل عمران، 134) و خدا نیکوکاران را دوست دارد".
5. اصرار بر گناه نمیکنند; "وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَـَحِشَةً أَوْظَـلَمُوَّا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّه; (آلعمران، 135) و آنها هنگامیکه مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود طلب آمرزش میکنند و اصرار بر گناه نمیکنند با اینکه میدانند".
6. شبزندهدار هستند; در هر شب بخشی را بیدار هستند و به عبادت و نماز شب مشغول هستند: "کَانُوا قَلِیلاً مِّنَ الَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ; (ذاریات، 17) آنها کمی از شبها را میخوابیدند".
7. در صبحگاهان استغفار میکنند; "وَ بِالاْ ?َسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون; (ذاریات، 18) در سحرگاهان استغفار میکردند"
8. در غیب و نهان از خداوند میترسند; "الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ; (انبیا، 49) همانها که از پروردگارشان در غیب و نهان میترسند."
9. از حساب آخرت بیم دارند; "الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ هُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُون; (انبیا، 49) و از قیامت بیم دارند"
10. آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خویشند; ایمان، قلب آنها را روشن ساخته به همین دلیل در برابر اعمال خود، به شدت، احساس مسئولیت میکنند و از کیفر گناهان خویش بیمناکند، از او تقاضای آمرزش و نجات از دوزخ میکنند: "الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّار; (آلعمران، 16) همان کسانی که میگویند: پروردگارا ما ایمان آوردهایم، سپس ما را بیامرز و از عذاب آتش نگاهدار"
11. در برابر حوادث، در مسیر اطاعت پروردگار و در برابر گناه و گرفتاری و شدائد، صبر و استقامت و پشتکار دارند; "الصّـَبرین; (آل عمران، 17) آنها که استقامت میورزند"
12. راستگو و درستکارند; "الصّـَدقین" (آل عمران، 17)
13. در راه بندگی و عبودیت خدا، خاضع و فروتن هستند و بر این کار مداومت دارند; "وَالْقَـَنِتِین" (آل عمران، 17) و...(ر.ک: تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 96; ج 2، ص 344; ج 22، ص 320 و 326; ج 19، ص 302 و 435، دارالکتب الاسلامیة.)
راههای تقویت تقوا در قرآن عبارتند از:
1. دوری از گناهان (غافر، 9); 2. احسان کردن (آلعمران، 172); 3. صبر و شکیبایی (آلعمران، 120); 4. اصلاح امور (نسأ، 129); 5. عبادت و بندگی خدا (بقره، 21); 6. گرفتن و یاد هدایای الهی (بقره، 63); 7. اجرای احکام الهی (قصاص ; بقره، 179); 8. روزه گرفتن در ماه رمضان و غیر آن (بقره، 183); 9. ولیّ و شفیع قرار ندادن غیر خدا برای خود (انعام، 51); 10. تذکر به حساب (انعام، 69); 11. ایستادگی در عهد و پیمان (انفال، 56); 12. تقویت ایمان (نمل، 53); 13. عفو و بخشش (بقره، 237); 14. عدالت پیشگی (مائده، 8); 15. بزرگ داشتن شعائر الهی (حج، 32); 16. صداقت (بقره، 177); 17. اقامه نماز و نیز موارد دیگری یادآوری شده است.
برخی از اموری که میتواند تأثیر فراوانی در بدست آوردن تقوا داشته باشد عبارتند از:
1. پاک بودن محیط: خداوند متعال میفرماید: "والبلد الطیّب یخرج نباته باذن ربّه و الذی خبث لا یخرج الا نکداً کذلک نصرّف الأیـَت لقوم یشکرون; (اعراف، 58) سرزمین پاکیزه ]و شیرین[، گیاهش به فرمان پروردگار میروید; اما سرزمینهای بدطینت ]و شورهزار[، جز گیاه ناچیز و بیارزش، از آن نمیروید، این گونه آیات ]خود[ را برای آنها که شکر گزارند، بیان میکنیم".
بیتردید محیط اجتماعی انسان، در روحیات و اعمال او اثر فراوانی دارد; زیرا انسان بسیاری ازصفات خود را از محیط کسب میکند. محیطهای پاک، غالباً افراد پاک پرورش میدهد و محیطهای آلوده، نیز غالبا افراد را آلوده میکند.
2. نقش معاشران و دوستان: خداوند در سوره فرقان از زبان ستمکاران میگوید: "... ای کاش با رسول ]خدا[ راهی برگزیده بودم! ای وای بر من! کاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یادآوری ]حق[ گمراه ساخت..." (فرقان، 27 و 28)
معمولاً دوستان و معاشران ناباب و آلوده، باعث آلودگی افراد پاک میشوند; گرچه عکس این مسأله نیز صادق است.
پیامبر اکرممیفرماید: "المرءُ علی دین خلیله و قرینه" انسان بر همان دینی است که دوست و رفیقش از آن پیروی میکند.(اصول کافی، شیخ یعقوب کلینی، ج 2، ص 360، باب مجالسة اهل المعاصی، حدیث 3، دارالتعارف للمطبوعات.)
3. تأثیر تربیت خانوادگی و وراثت در اخلاق: کانون خانواده اولین مرکز آموزش و پرورش است و بسیاری از زمینههای مسایل اخلاقی در آنجا رشد میکند و بدیهی است که اگر محیطِ خانه سالم باشد، فضایل اخلاقی و تقوا و ایمان رشد و تحکیم مییابند.
4. علم و آگاهی: این عامل نیز در تقویت و افزایش ایمان و تقوا مؤثر است و معرفت و شناخت با فضایل اخلاقی در ارتباطند; زیرا جهل، سرچشمه فساد و انحراف، بیبند و باری، عامل حسادت، تعصب و لجاجت، عامل سوء ظن و بدبینی، بیادبی، نفاق و .. میباشد و بیشتر دوزخیان جاهلانند.(ر. ک: اعراف، 179.)
5. یکی دیگر ازراههای تقویت و تحکیم تقوا و ایمان، عمل به دستورهای خداوند; یعنی انجام واجبات و ترک محرمات است; چنان که امام صادقفرمود: "... الایمان عمل کله ...; ایمان، تمامیاش عمل است."(بحارالانوار، همان.)
انسان، برای تقویت فضایل اخلاقی باید گامهای عملی مانند: توبه، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه را بردارد.(جهت اطلاع بیشتر، ر. ک: پیام قرآن ـ اخلاق در قرآن ـ آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 61-397، مدرسه امام علی بنابیطالب.)
[ سه شنبه 94/7/7 ] [ 9:8 صبح ] [ مجتبی نصیری ]